« گل صلوات | ارزش دانش، ادب و اندیشه در کلام مولا علی(ع) » |
???كفش وصلهدار ???
سپاهيان امام علي (ع) از كوفه بيرون آمده بودند و براي سركوبي آتش افروزان جنگ، به سوي بصره حركت ميكردند، سپاهيان به محل «ذي قار» نزديك بصره رسيدند.
در آنجا براي رفع خستگي و آمادهسازي خود، توقف كردند، عبدالله بن عباس ميگويد: من نيز از سپاهيان بودم و به حضور علي (ع) آمدم، ديدم مشغول وصله كردن كفش خويش ميباشد. (آري امير و رئيس و فرماندهي كل قوا خودش، كفش خويش را وصله ميكرد).
به من فرمود: «اين كفش، چقدر قيمت دارد؟»
گفتم: «قيمتي ندارد».
فرمود: «سوگند به خدا همين كفش بيارزش براي من دوست داشتنيتر از رياست و حكومت بر شما ميباشد، مگر آنكه بتوانم با اين حكومت، حقي را زنده كنم و باطلي را نابود نمايم» سپس برخاست و براي مردم سخنراني كرد، در اين سخنراني از جمله فرمود:
سوگند به خدا، من در عصر پيامبر (ص) به دنبال لشكر اسلام بودم و آنها را به پيشروي حركت ميدادم، تا باطل به كلي عقب نشست و حق آشكار شد و در اين راه هرگز اظهار ضعف نكردم و نترسيدم، اكنون نيز همين هدف را تعقيب ميكنم».
فرم در حال بارگذاری ...