آمده موسم فتح و ایمان
شعله زد بر افق نور قرآن
در دل بهمن سرد تاریخ
لاله سر زد ز خون شهیدان
لاله ها قامت سرخ عشق اند
سرنوشت تو با خون نوشتند
پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت سرشتند
پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت سرشتند
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
مقدمت را اماما شهیدان
با نثار تن خود گشودند
خونشان فرش راه تو بادا
عاشق پاک راه تو بودند
آمدی با پیامت خمینی
از رهایی و از"غم” سرودی
بيست و دوم بهمن 1357
تهران و اغلب شهرستان ها همچنان صحنه جنگ خونين مردم و نيروهای مسلح بود. از غروب روز بيستم، کسي خيابانها را ترک نکرده بود. درحاليکه حملات مردم مسلح به تمام مراکز قدرت رژيم شديدتر مي شد خبر رسيد که ستاد ژاندارمری واقع در ميدان بيست وچهار اسفند (انقلاب) به دست افراد نيروی هوايی، دريايی و مردم افتاده است. پس از ساعتها زد و خورد، پادگان عشرت آباد به تصرف مردم در آمد و بر اثر حملات مردم به تسليحات ارتش،کارخانهها و انبارهای اسلحه به دست مردم افتاد. سرانجام درحالي که همه خيابانها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 10 و 30 دقيقه صبح، شوراي عالي ارتش با شرکت رئيس ستاد، وزير جنگ و اکثر فرماندهان تشکيل جلسه داد و پس از مذاکرات بسيار، طي اعلاميهای بي طرفی ارتش را اعلام کرد:
«با توجه به تحولات اخير کشور، شوراي عالي ارتش در ساعت ده و نيم امروز بيست و دوم بهمن سال هزار و سيصد و پنجاه و هفت، به اتفاق آراء تصميم گرفته شد که براي جلوگيري از هرج ومرج و خونريزي بيشتر، بي طرفي خود را در مناقشات سياسي فعلي اعلام و به يگانهاي نظامي دستور داده شد به پادگانهاي خود مراجعت نمايند. ارتش ايران همواره پشتيبان ملت شريف و نجيب و وطن پرست ايران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شريف با تمام قدرت پشتيباني مي نمايد.»
اين اعلاميه زماني از راديو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحي که سوار برخودروهاي نظامي بودند. همچنين کاخ گلستان، مرکز راديو ايران و ژاندارمري کل کشور در دست مردم بود. شهرباني کل کشور، دانشکده افسري، دانشکده پليس و دبيرستان نظام نيز به دست نيروهاي مردمي فتح شد. مردم، زندان کميته [کميتهي مشترک ضدخرابکاري] را که مرکز بازجويي و شکنجه متهمان سياسي بود، به تصرف درآوردند و زندانيان را آزاد کردند. تا غروب اين روز، تمام کلانتري ها، پادگانها، پاسگاه ها و مراکز نظامي به دست مردم افتاد، زندان قصر، زندان جمشيديه نيز تصرف شد و زندانيان آنها فرار کردند، اما توسط مردم دستگير شده و به مدرسه رفاه – محل شوراي انقلاب – برده شدند. فرمانداري نظامي آخرين اطلاعيه خود را صادر کرد. به موجب اين اطلاعيه از نظاميان خواسته شد براي اجراي تصميم شوراي عالي ارتش به پادگانهاي خود برگردند. درحالي که مردم به سوي کاخ نخست وزيري در حرکت بودند، بختيار که پس از فرار نظاميان با تعداد کمي محافظ تنها مانده بود ناهار خود را نيمه تمام رها کرد و از در پشتي ساختمان نخست وزيري گريخت. سپهبد رحيمي (فرماندار نظامي تهران و رئيس شهرباني) به دست مردم اسير شد و سرلشكر ناجي (فرمانده گارد جاويدان) در حوالي ميدان فوزيه امام حسين (ع) در جريان زد و خورد به ضرب گلوله اي کشته شد. اميرعباس هويدا نخست وزير اسبق، نيز خود را به شوراي انقلاب تسليم کرد. راديو و تلويزيون نظامي به تصرف مردم در آمد. در آخرين لحظهها گوينده راديو پيامي را که از سوي آيت الله طالقاني رسيده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پيام ازکارکنان اعتصابي راديو و تلويزيون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتي نسبتا طولاني، راديو دوباره آغاز به کار کرد. صداي گوينده از شدت هيجان مي لرزيد:
«توجه توجه … اين صداي انقلاب ملت ايران است…»
فرياد شادي از تمام خاک ايران برخاست، آخرين سلسلهي پادشاهي ايران، سرانجام سقوط کرد…
خدایا خدایا
تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما خامنه ای رهبر به لطف خود نگهدار
11بهمن57
از طرف كميتهي برگزاري مراسم استقبال، اطلاعيهاي انتشار يافت كه در آن تمام برنامهها و مقررات استقبال از امام خميني (ره) شرح داده شده بود. اين كميته اعلام كرد:« نظر به اينكه دولت ايران با فرود يك هواپيماي دربست «ايرفرانس» موافقت كرده است، آيت الله خميني(ره) ساعت نه صبح روز پنج شنبه وارد تهران خواهند شد.» اين كميته از مردم خواست تا در طول مسير ، از ميدان شهياد (آزادي) تا ميدان بيست چهار اسفند ( انقلاب) براي استقبال از رهبر تبعيدي خود اجتماع كنند.دولت نيز اعلام كرد:« فردا به مناسبت فرود آمدن هواپيماي حضرت امام خميني(ره) ، فرودگاه مهرآباد از اول صبح تا ساعت يازده صبح به روي ساير هواپيماها بسته است.»در حالي كه صدها هزار نفر به طور دائم در خيابانها حضور داشتند، فرمانداري نظامي تهران اجتماعات را به مناسبت ورود امام به كشور تا سه روز آزاد اعلام كرد!انتشار خبر ورود امام ، چهرهي ايران را دگرگون كرد. ميليونها نفر از سراسر كشور به سوي تهران راه افتادند.
شهر تهران، حالتي صد درصد جنگي به خود گرفته بود. با به راه افتادن تانكها و خودروها در خيابانها و پرواز چرخبالها بر فراز شهر، دولت دست به نمايش قدرت براي ترساندن مردم زد، در بعضي نقاط ، درگيري مردم و ماموران تعدادي شهيد و زخمي برجا گذاشت ، اما مردم در اوج هيجان و شادي خود را براي پرشكوهترين استقبال تاريخ آماده مي كردند، تمام خيابانها و كوچهها از آثار آتش سوزي پاك ميشد. سنگرهايي كه در طول چند روز گذشته توسط مردم ساخته شده بود ، راه بندآنهايي كه با وسايل كهنهي منزل ، تنه درختان و ماشينهاي سوخته به منظور مشكل ساختن حركت خودرو هاي نظامي در خيابان ساخته شده بود، لاستيكهاي سوخته در تظاهرات گوناگون … همه و همه از سطح خيابانها جمع آوري شدند. در اكثر شهرستان ها ، برنامه پاكسازي خيابانها توسط زنان و مردان داوطلب و مشتاق انجام گرفت. در حالي كه ايران در اوج شور و هيجان بود، فدراسيون بين المللي خلبانان در لندن اعلام كرد كه شخصي ناشناس با تلفن تهديد كرده است كه هواپيماي حامل امام را منفجر خواهد كرد. اين شخص به عنوان نماينده نيروهاي طرفدار دمكراسي در ايران گفته : بازگشت امام موجب خونريزي هاي وسيع در ايران خواهد شد. گروهي كه خود را « سازمان كماندويي مبارز در راه قانون اساسي» ناميده اند، به دفتر خبرگزاري آسوشيتدپرس تلفن زده و هشدار داده اند كه اگر فردي قانون اساسي را ناديده بگيرد، آنها دست به جنگ كماندويي و كشتاري بيسابقه خواهند زد . اين گروه خود را غير ارتشي معرفي كرده و مدعي شده اند كه داراي سلاح هاي خودكار سنگين و سبك هستند.در پي اين تهديدها، امام (ره) به نزديكان خود گفتند:« من بيعت خود را از شما برمي دارم ، ما به طرف كار بزرگي مي رويم ، شما هم جانتان را به خطر نيندا
دریافت فایل صوتی سرود انقلابی برخیزید ای شهیدان راه خدا
12 بهمن 57
از نخستین ساعات بامداد، مردم به سوی مسیر اعلام شده توسط كمیتهی استقبال حركت كردند. شب پیش، هزارن نفر بدون اعتنا به حكومت نظامی، در اطراف میدان آزادی و بهشتزهرا(س) خوابیده بودند تا از نزدیكترین محل بتوانند رهبر انقلاب را پس از سالها تبعید ببینند. هزاران جوان مسئول برقراری نظم جمعیت بودند و خط سفید وسط خیابانهای شسته شده و بی غبار، تا كیلومترها پوشیده از گلهای رنگین بود.
كمیته اعتصابات، به كاركنان اعتصابی رادیو و تلویزیون اجازه داده بود تا برای ضبط مراسم استقبال امام به سركار خود باز گردند. آنها در مقابل چشم حیرت زده نظامیانی كه از چند ماه پیش آنجا را در اشغال خود داشتند با پشتكاری قوی، كاری را كه هفتهها وقت می گرفت، در عرض چند ساعت انجام دادند. تمام مسیر زیر پوشش فرستندههایی قرار گرفت كه گزارش مستقیم ورود امام را از طریق ماهواره به تمام جهان مخابره میكرد.
در آن سوی جهان، امام(ره) با تذكر خطراتی كه ممكن بود ایشان را تهدید كند؛ سعی در منصرف كردن صدها نفری داشتند كه داوطلب بودند، در این پرواز رهبرشان را همراهی كنند، در فرودگاه پاریس امام(س) كه در میان خبرنگاران محاصره شده بودند، از مهمان نوازی و تفاهم فرانسویان و اجازهی آزادی بیانی كه به ایشان داده شده بود و نیز از اهالی دهكدهی نوفللوشاتو تشكر كردند. سپس، در ساعت 9 و 27 دقيقه صبح، هواپیمای ایرفرانس در حالی كه سه هواپیمای جنگی فانتوم آن را از ابتدای مرز هوایی كشور همراهی می كردند، وارد ایران شد.
امام خمینی(س) رهبر انقلاب اسلامی در میان شادی، هیجان و نگرانی مردم قدم به خاك ایران گذاشت. امام(س) ضمن سخنرانی كوتاهی در فرودگاه از مردم تشكر كرد و آنان را به وحدت كلمه فراخواند و سپس به سوی بهشت زهرا حركت كرد. گزارش مستقیم ورود امام كه از تلویزیون در حال پخش بود، به محض آنكه گوینده شروع به خواندن شعارهای فرودگاه كرد، قطع شد و جای آن را سرود شاهنشاهی و تصویری از شاه ملعون گرفت.
در این لحظه هزاران دستگاه تلویزیون توسط مردم خشمگین شكسته شد و كسانی كه به امید دیدن این گزارش پای گیرنده های خودنشسته بودند نیز به خیابانها ریختند. در تهران جمعیتی بیش از روز تاسوعا و عاشورا و عید فطر به خیابان آمده بودند، خودرو حامل امام(س) كه به سبب ازدحام جمعیت عملاً بیحركت مانده بود ، تا مسافتی طولانی روی دستهای مردم حمل شد، مردم مسیر سی و سه كیلومتری فرودگاه تا بهشت زهرا را پر كرده بودند، ساعتها طول كشید تا این كاروان میلیونی به مقصد برسد. بیش از صدها هزار نفر در بهشت زهرا(س) به انتظار مانده بودند. شاخه درختها ، دیوارها و تیر چراغ برق پر بود از جوانانی كه از ساعتها پیش جا گرفته بودند تا صحنه هایی از این استقبال تاریخی را ببیند. خودرو حامل امام(س) در میان جمعیت متوقف شده بود و به ناچار بخش آخر مسیر را با هلیكوپتر طی كردند، جایگاه سخنرانی را در قطعهی هفده، مزار شهدای هفده شهریور برپا كرده بودند.
مردم فریاد می زدند «به خانه شهیدان خوش آمدی ای امام». در میان اشك و تأثر مردم از بلندگوهایی كه مهندسان عضو كمیته استقبال بر تیرهای برق و درختها نصب كرده بودند، سرودی پخش میشد كه با حال و هوای آن روز بسیار تناسب داشت:
«برخیزید، برخیزید ای شهیدان راه خدا ای كرده بهر احیا حق جان فدا …»
سرانجام امام خمینی(س) سخنرانی تاریخی خود را در حضور میلیونها شنوندهی مشتاق ایراد فرمودند. این سخنرانی مشخص كرد كه شورای انقلاب به زودی دولت موقت را تعیین خواهد كرد و این دولت عهده دار تشكیل مجلس موسسان و ریاست جمهوری است. پس از اتمام مراسم سخنرانی، امام(س) به مدرسه علوی واقع در كوچهی پشت مجلس شورا كه از سوی كمیتهی استقبال برای اقامت ایشان در نظر گرفته شده بود رفتند و بسیاری از مشتاقان نیز به امید از نزدیك دیدن ایشان در خیابانها و كوچه های اطراف مدرسه اجتماع كردند. با آمدن امام(س)، روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه با انتشار اعلامیه ای به تحصن خود پایان دادند
پی نوشت: http://www.roshd.ir/Default.aspx?tabid=602&SSOReturnPage=Check&Rand=0
بختیار در مصاحبهاي مطبوعاتي اعلام كرد: « به پاريس نخواهد رفت و فرودگاه مهرآباد تا چند ساعت ديگر باز خواهد شد و در راه ورود حضرت آيت الله العظمي خميني(ره) به كشور مانعي نيست… من به هيچ وجه استعفا نميدهم و به هر كاري دست مي زنم تا جنگ مسلحانه روي ندهد، وحدت، استقلال و تماميت ايران از خميني و شاه مهمتر است…»
امام خميني(ره) طي پيامي در پاريس فرمودند:
«خائن اصلي را باخفت بيرون كرديد، همّت كنيد و اين نتيجه را كه حاشيه اي بيش نيست از صحنه خارج كنيد ، اكنون بر جميع جناحهای ملّي و دولتي است كه چون گذشته دولت غير قانوني را محكوم كنند و اطاعت از آن نكنند كه اطاعت از طاغوت حرام و مخالف رضاي خداست. من از طبقه شريفهي ارتش كه دستشان به خون جوانان ما آلوده نشده است ميخواهم كه ننگ اطاعت از خيانتكاران را تحمل نكنند و با قاطعيت آنان را از مقابله با ملت باز دارند.»
امام خميني(ره) اعلام كردند: «اگر ارتش كنار بكشد، آرامش تضمين مي شود. محافظ من خداست و حفظ و امنيت با مردم است.»تظاهرات مردم خشمگين تهران ، امروز به اوج رسيد. مردم با سنگر بندي يا پناه گرفتن در كنار ديوارها با سربازان به زد و خورد پرداختند. حضور دانشآموزان در نبردهای خيابانی چشمگير شد. تعداد كشته شدگان از پنجاه نفر گذشت و بيش از دويست نفر مجروح شدند.
10 بهمن 57
فرودگاه هاي كشور بازگشايي شد و آمريكايي هايي كه تا آن روز موفق به خروج از ايران نشده بودند، براي رفتن با پروازهاي منظم هواپيماهاي نظامي امريكا از هم پيشي مي گرفتند.در حالي كه تعداد روحانيون متحصن در دانشگاه به دو هزار نفر رسيده بود و كشور در اوج تظاهرات خشونت آميزي قرار داشت. بختيار در يكي از مصاحبههايش اصول برنامههاي آيندهي خود را شرح داد.
پی نوشت: http://www.roshd.ir/Default.aspx?tabid=602&SSOReturnPage=Check&Rand=0
هزاران تن از مردم در فرودگاه مهرآباد اجتماع كردند. اين در حالي بود كه فرودگاه بسته بود و زير نظارت شديد ارتش قرار داشت. تظاهرات در سراسر ايران همچنان ادامه داشت و در غروب تهران و شهر رشت به تير اندازي ماموران و شهادت عده اي انجاميد. بيش از چهل روحاني سرشناس، از جمله آيت الله دكتر شهيد بهشتي و آيت الله شهيد استاد مطهري در دانشگاه تهران دست به تحصني نامحدود زدند و عدهي آنان به تدريج به چهار صد نفر رسيد. خواست آنان بازگشايي فرودگاه و بازگشت رهبر انقلاب به كشور بود.
از سوي استقبال ، بهشت زهرا براي سخنراني و مدرسهي رفاه براي اقامت امام خميني (ره) آماده شده بود. از آن پس ، مقصد راهپيمايي ها از ميدان آزادي به بهشت زهرا(س) تغيير كرد . جوانان بسياري در حالي كه بازو بند سبز با نوشتهي سفيد رنگ «انتظامات استقبال از امام» را به بازو داشتند مسئول حفظ نظم اين راهپيماييها بودند.تمام مرخصيهاي ارتش لغو شده و تمام نيروهاي نظامي به صورت آماده باش در آمدند. دولت هشدار داد هرگونه تظاهرات ضد دولتي را سركوب خواهد كرد.در غروب اين روز، اعلاميه اي از سوي بختيار از راديو و تلويزيون پخش شد:
«… من به عنوان يك ايراني وطن دوست كه خود را جزء كوچكي از نهضت و قيام عظيم ملي و اسلامي مي دانم و اعتقاد صادقانه دارم كه رهبري و زعامت آيت الله العظمي خميني(ره) و رأي ايشان مي تواند راهگشاي مشكلات امروز ي ما و ضامن ثبات و امنيت كشور باشد، تصميم گرفته ام ظرف 48 ساعت آينده شخصاً به پاريس سفر كرده ، به زيارت معظم له نايل آيم و با گزارش اوضاع فعلي كشور و اقدامات خود ضمن درك فيض، درباره آينده كشور كسب تكليف كنم.»پس از قرائت اين اعلاميه از راديو در ساعت چهار صبح ، آيت الله شهيد دكتر بهشتي با روزنامه هاي صبح تماس گرفته و متن پيام امام را در اين باره براي چاپ در اختيار آنان گذاردند:
« آنچه ذكر شده است كه شاپور بختيار را با سمت نخست وزيري ، من مي پذيرم دروغ است بلكه تا استعفا ندهد او را نمي پذيرم چون او را قانوني نمي دانم. من با بختيار تفاهمي نكرده ام و آنچه سابق گفته است گفت و گو بين من و او بوده ، دروغ محض است.