مولودی «ها علی بشر کیف بشر»
میدان ببین یا للعجب
می لرزد از جولان او
دشمن زمین گیرش شود
از گردش چشمان او
از هر نفس بی حب او بیگانه ام بیگانه ام
عقلم چنین قد میدهد
دیوانه ام دیوانه ام
کارم بود یارم بود
او شور گفتارم بود
زان دم که گفتم یا علی
زهرا خریدارم بود
حیدر مدد حیدر مدد ای ساقی کوثر مدد
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیر المومنین علیه السلام
تیرش بسان صاعقه
تیغش چه غوغا می کند
عالم همه گوید علی
او ذکر زهرا می کند
یک سو تمام خصم دین
یک سو تک و تنها علی
وقتی به میدان می رود
گوید خدا هم یا علی
چشمش ببین چشمش ببین
او منتهای هیبت است
همت نگر غیرت ببین
حیدر خدای هیبت است
حیدر مدد حیدر مدد ای ساقی کوثر مدد
ای سد روئین تن علی
ای سیل بنیان کن علی
شیران اسیر پنجه ات
ای مرد سیل افکن علی
محشر کند با نعره اش
هر دم رشادت می کند
از میمنه تا میسره حیدر قیامت می کند
تا علی هست با نسب تر نیست
صحبت از جانشین دیگر نیست
هیچ کس با علی برابر نیست
مرد میدان سخت خیبر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
این مثل از زبان اغیار است
دست بالایِ دست بسیار است
شرح نقدش، هزار طومار است
شک نکن! عالمی خبر دار است
دست بالای دست حیدر نیست