صفحات: 1 ... 4 5 6 7 8 9 ...10 ... 12 ...14 15

  پنجشنبه 9 دی 1395 23:02, توسط خبیر   , 268 کلمات  
موضوعات: حماسه 9 دی

9 دی؛ تجلی بصیرت، در سایه ولایت

 در زمان غيبت اي ياران بصيرت لازم است

گرچه در هر عصر و هر دوران بصيرت لازم است

در زمان غربت اسلام ناب و راستين

مسلمين را در دفاع از آن بصيرت لازم است

حق و باطل چون بهم آميخت يا وارونه شد

بهر تشخيصش به هر انسان بصيرت لازم است

در هجوم فتنه و امواج طوفان بلا

 تا شناسي نوح كشتيبان بصيرت لازم است

اين نياز اول هر ذي شعور و عاقل است

شيعه را البته صد چندان بصيرت لازم است

بالاخص امروز كز هر موج خيزد فتنه اي

بر نجات از ورطه طوفان بصيرت لازم است

بهر حفظ وحدت و دشمن شناسي اين زمان

بيشتر بر مردم ايران بصيرت لازم است

گرگ‌ها را در لباس ميش و باطل جاي حق

تا كه بشناسي به هر عنوان بصيرت لازم است

نوح را فرزند چون نااهل شد از بهر دوست

طرد او با دشمنان يكسان بصيرت لازم است

در زمان انتخاب مال و جان يا آرمان

بهر بگذشتن ز مال و جان بصيرت لازم است

 گرچه يابد عترت و قرآن كنار هم كمال

 در كنار عترت و قرآن بصيرت لازم است

 بعد پيغمبر كه امت غافل از حق شد به حق

 تا كه اين غفلت شود جبران بصيرت لازم است

 سخت باشد امتحان بهر خواص خودپرست

 بر نجات از پنجه شيطان بصيرت لازم است

 حال فعلي چونكه ميزان است از قول امام

 در قضاوت با چنين ميزان بصيرت لازم است

 عهد بستن با شهيدان كار احساس و عشق

 بهر ماندن بر سر پيمان بصيرت لازم است

با اميد ياري از رهبر، امام المسلمين

 در زمان غيبت اي ياران بصيرت لازم است

موحديان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  پنجشنبه 9 دی 1395 22:36, توسط خبیر   , 81 کلمات  
موضوعات: فضای مجازی

یادمان نرود:

گاهی به گناه به اندازه یک کلیک فاصله داریم…
یادمان نرود:
فضای مجازی هم محضر خداست…
در روز حساب تمام این سایت ها،…تمام کلیک ها…یاهو مسنجر…آدی ها..
چت روم ها…لایک ها و … به حرف می آیند و گواهی می دهند بر کارهایمان….

نکند که شرمنده شویم…

گاهی روی مانیتور کامپیوتر بچسبانیم ورود شیطان ممنوع….

به امید اون روز که همه ی بچه های فضای مجازی وقتی میخوای پشت سیستم هاشون بشینند با وضو باشن،تا مطلب هاشون مثل تیر به قلب دشمن اصابت کنه

  سه شنبه 9 آذر 1395 21:32, توسط خبیر   , 29 کلمات  
موضوعات: امام رضا (ع), پیامبر(ص)

آمدم ای شاه سلامت کنم

عرض ارادت به مقامت کنم

آنچه که دارم تو رساندی به من

هیچ ندارم که به نامت کنم

آمده ام تا که سلامت کنم

  سه شنبه 9 آذر 1395 21:31, توسط خبیر   , 158 کلمات  
موضوعات: پیامبر(ص)

یکی میگه با یه فریاد را میندازه داد و بی داد
بچمو آقا شفا داد توو صحن گوهرشاد
یکی که دلش شکسته گوشه ی صحنت نشسته
دخیل درداش رو بسته عاشق دل خسته
نشون به این نشونه صدای نقاره خونه
منو به تو می رسونه ببین دلم خونه

♫♫♫♫♫♫

می دونم رو سیام من اگه بی وفام
ولی عشقم اینه عاشق این آقام
ولی عشقم اینه عاشق این آقام
می دونم رو سیام من اگه بی وفام
ولی عشقم اینه عاشق این آقام
ولی عشقم اینه عاشق این آقام

♫♫♫♫♫♫

منتظر یه اشارم هر چی که دارم بزارم
دلمو زیارت بیارم منی که آوارم
دلم اگه بی قراره چشام اگه هی میباره
ولی دلم غم نداره آقام دوست داره

♫♫♫♫♫♫

میشه شاهی کنی منو راهی کنی
چی میشه به منم یه نگاهی کنی
میشه شاهی کنی منو راهی کنی
چی میشه به منم یه نگاهی کنی

♫♫♫♫♫♫

هر کی که حاجت روا شد
گدا اومد پادشاه شد
عاشق آقام رضا شد
خادم آقا شد منم اومدم گداشم
کفتر گنبد طلا شم ایشالا حاجت روا شم خادم آقا شم
خوردم که شدم دیونت
آب زمزم کجا آب سقا خونت

  سه شنبه 9 آذر 1395 21:23, توسط خبیر   , 22 کلمات  
موضوعات: پیامبر(ص)


ساکت و بیصدا زمین خوردن
زپر پایک عبا،زمین خوردن
بی تعادل شدن شکسته شدن
وسط کوچه هازمین خوردن
ارثی ازمادراست که حالا
میرسد به شما زمین خوردن …

  سه شنبه 9 آذر 1395 21:20, توسط خبیر   , 108 کلمات  
موضوعات: مناسبتهای ماه قمری, ماه صفر, امام رضا (ع), پیامبر(ص)

لیکَ قَصَدتُ وَ ما عِندَکَ اَرَدتُ
اَلّهُمَّ طَهِّرنی و طَهِّر لی قَلبی = خدایا مرا پاک کن و دلم را طاهر گردان
پرنده دلم را راهی دیدار #شمس_الشموس می کنم …
یا مَن لا یُحَیِبُ مَن اَرادَه = ای که نومید نکند هر که او را خواهد
جامه ی پاکم را می پوشم و با گامهای کوتاهم می رسم.
فاصله ی دلم با حرم ، گُم می شود…
#السلام_عَلَیک_یا_عَلیِّ_بن_موسی_الِّرضا_المُرتَضی
اذن دخول می دهی به دل تنگم ، امام غریب؟
#بِسم_اَلله_و_بِالله
دلم به #ضریح_دلدار می رسد…
روبروی خورشید تابان می ایستد و…
اَلّهمَّ صَلِّ عَلی عَلیِّ بنِ مُوسیَ الرِّضا المُرتَضی عَبدِکَ وَ وَلیِّ دینِکَ القائِمِ بِعدلِکَ وَ الدّاعی اِلی دینِکَ وَدَینِ ابائِهِ الصّادِقینَ صَلوة لا یَقوی عَلی اِحصائِها غَیرُکَ
دلم، نائب الزیاره باش…

  سه شنبه 9 آذر 1395 15:13, توسط خبیر   , 404 کلمات  
موضوعات: مناسبتهای ماه قمری, گالری تصاویر, جلوه ها, نواها, ماه صفر, امام رضا (ع)

محدث نوري رضوان الله عليه نقل مي‌كند :
يكي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبي كه نوبت خدمت من بود، در رواقي كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم .

ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من مي‌آيند و اكنون در اطراف « طرق » ( هشت كيلومتري مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم كرده‌اند برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن كند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حركت كنند .»

آن خادم مي‌گويد : از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار كرده و ماجرا را برايش گفتم او نيز با شگفتي برخاست و با يكديگر بيرون آمديم در حالي كه برف به شدت مي باريد مشعلدار را خبر كرديم و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن كرد آنگاه با عده‌اي از خدام حرم به خانه‌ي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حركت كرديم نزديك طرق به زوار رسيديم . آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند . از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نمي‌توانستيم مسير حركت را تشخيص دهيم تا اينكه از شدت سرما دست و پاي ما از كار افتاد و خود را آماده‌ي مرگ نموديم . از مركب‌ها فرود آمديم و همه يك جا جمع شديم . فرش‌هايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن كرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم . در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود . همين كه چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود ،كه به او فرمود :

« برخيز ! كه دستور داده‌ام چراغ‌ها را بالاي مناره‌ها روشن كنند. شما به طرف چراغ‌ها حركت كنيد .» همه برخاستيم و به طرف چراغ‌ها حركت كرديم كه ناگاه شما را ديديم .» دارالسلام ، ج 1/267.



اي نفست چاره‌ي درماندگان جزتوكسي نيست كس بي‌كسان


چاره‌ي ما ساز كه بيچاره‌ايم گر توبراني، به كه روي آوريم


يار شواي مونس غمخوارگان چاره‌ كن اي چاره‌ي بيچارگان


قافله شد، بي كس ما ببين اي كس ما بي‌كسي ما ببين


پيش تو با ناله وآه آمده‌ايم معتغذر از جرم و گناه آمده‌ايم



 

 

 

 

 

 

 

از کجای این مدینه سراغ تو را نگیرم که هر کوچه، شمیم نفس تو را گرفته؟

از کدام کوچه بگذرم که هوای غربت تو، هوایی‌اش نکرده باشد؟!

به کدام حادثه بگریزم که از مرثیه مظلومی تو، زمزمه آشفته و داغدار نداشته باشد؟!

با اینکه هُرِم کرامت دست‌های تو هنوز در این کوچه‌ها، دل ‌آدم را گرم می‌کند، اما باز حکایت تو برای این مردم پر از نشانه و آیاست؛ پر از انگاره ‌های تردید و دو دلی است. این را هم به حتم، مثل خیلی ‌چیزهای دیگر از پدرت ـ ابوتراب ـ به ارث برده‌ای.

انگار در این بیغوله‌ های تاریک تاریخ ‌نشینْ، کسی حرفی از آفتاب برای این جماعت نزده است.

انگار کسی برای اوج، بالی به آسمان نگشوده و جرعه‌ای برای رفعِ عطشِ دیرینه ‌اش، سراغ سرچشمه ‌ها را نگرفته است. انگار اینجا جواب سؤال هر اقاقی، چیدن است.

چگونه است اینجا که هر که باشکوه‌ تر است، خانه خاکی‌ تری دارد و نام باشکوهش را نمی‌شود با صدای بلند، آواز داد و نمی‌شود از او بی ‌واهمه حرف زد و گفته‌ های نابش را میان دایره حقیقت، به رخِ دروغ ‌های ابن ابی‌ سفیانی کشید؟!

و چرا نمی‌شود اینجا، میان حق و باطل را ـ که چه ‌قدر دست بر گردن هم، به هم شبیه شده‌اند ـ فاصله انداخت، تا کسی صَلاح را برای اِصلاح، ننگ نداند و مبارزه مغلوبه و بی‌ ثمر را، نشانه ترس؛ که صلح و جنگ در مرام آفتاب، جز برای اعتلای رسم خورشید، معنای دیگری ندارد. حالا هر که، هر چه می‌خواهد درشت بگوید و بی‌پایه ببافد.

حالا من مانده‌ام و این مدینه، با این کوچه ‌های فاصله گرفته از آسمان، با این غربتی که زل ‌زده در چشمان این حرم بی‌ گنبد و مناره؛ با ناله‌های سوزناکی که از خاطره خانه‌ های بنی‌ هاشم می ‌وزد.

دوباره داغی دیگر بر پیشانی پینه بسته ‌این شهر و ننگی بر دامن آلوده نفاق و این پیکر فرزند ریحانه رسول است که بی‌جان و مسموم، میان حجره دربسته خیانت جعده، بر زمین نقش بسته و این پاره ‌های جگر آسمان است که در میان این تشت، به بازگویی واقعه نشسته است.

باید بروم… باید بروم دوباره در بقیع دل. انگار کسی دارد مرثیه غربت مجتبی‌ را می‌خواند… باید بروم…

 

 

  دوشنبه 8 آذر 1395 22:21, توسط خبیر   , 5 کلمات  
موضوعات: گالری تصاویر, جلوه ها, ماه صفر

پایان شب سیه سپید است

14779306574191624.jpg

  دوشنبه 8 آذر 1395 21:22, توسط خبیر   , 109 کلمات  
موضوعات: انتظار, ماه صفر

اربابِ غریبم مَهدیِ مادر ( عج ) . . .
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه ار سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگارنه انگار تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ما طرف کرببلا نیست، ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقاجان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
????الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعه
منتظران قائم عج????????

  سه شنبه 18 آبان 1395 22:23, توسط خبیر   , 200 کلمات  
موضوعات: مناسبتهای ماه قمری, نواها, محرم, امام حسین (ع), ماه صفر

 

ز کودکی خادم این تبار محترمم

چونان حبیب مظاهر مدافع حرمم

به قصد حفظ حریم حرم به پا خیزم

کنار لشکر عشاق حسین هم قدمم

***

اگر که حرمت این بارگه شکسته شود

و یا اگر که ره کرببلا بسته شود

چونان زنم به پیکر غاصب شام و عراق

که بند بند وجودش ز هم گسسته شود

***

حکم دفاع از حرم ز شاه نجف دارم

به امر رهبرم هماره جان به کف دارم

هدف فقط رهایی عراق و سوریه نیست

مسیرم از حلب است قدس را هدف دارم

***

نه غصه جدایی از یار و وطن دارم

به امر حق به راه دل کفن به تن دارم

پریدن از قفس که بال و پر نمی خواهد

عشق است بال پریدن همان که من دارم

***

ذکر لبم یازینب به دلم واهمه نیست

به سرم جز زیارت حسین فاطمه نیست

خدا مرا از در این خانه جدا نکند

گدایی در این خانه مرا خاتمه نیست

***

خطوط قرمز دور حرم ز خون من است

چو برکه ام که مرگ من همان سکون من است

پیاده می روم ز مشهدالرضا تا شام

حال کبوتر حرم حال کنون من است

ز کودکی خادم این تبار محترمم

چونان حبیب مظاهر مدافع حرمم

کنار لشکر عشاق حسین هم قدمم

  سه شنبه 11 آبان 1395 11:52, توسط خبیر   , 704 کلمات  
موضوعات: انتظار, مناسبتهای ماه قمری, گالری تصاویر, جلوه ها, محرم, امام حسین (ع), ماه صفر

نکته اول اینکه همان طور که در پاسخ سوال قبلی بیان کردیم مجدد یاد آور شویم گریه انواع و اقسام مختلف دارد و هر گریه و اشکی نشان از غم و اندوه ندار د و منفی و نابهنجار نیست. اگر غم و گریه با علائمی مثل افول سلامتی، کناره گیری اجتماعی ، احساس بی ارزشی، احساس گناه، ایده خودکشی، بیش فعالی بدون هدف، طولانی بودن نشانه های غم و بروز و ظهور نشانگان به طور ناگهانی همراه باشد، بیمارگونه و مرض و منفی تلقی می شود. و متقابلا هر خنده ای هنجار نیست و شادی با خنده متفاوت است.

دوم اینکه بحث شهادت از دو جنبه قابل بررسی است؛ یکی جنبه ی فردی و دیگری جنبه ی اجتماعی. شهادت امام حسین علیه السلام برای خود ایشان یک ارتقا است، عالی ترین حد تکامل است و جشن و شادمانی نیز دارد. اما از نظر اجتماعی، عکس العملی که مردم جامعه در مورد شهید نشان می دهند فقط به خود شهید تعلق ندارد. یعنی فقط نباید به این نکته توجه شود که برای شخص شهید موفقیت و یا شکستی رخ داده است یا نه؟! عکس العمل جامعه مربوط است به اینکه مردم جامعه نسبت به شهید چه موضعی داشته باشند و نسبت به جبهه ی مخالف شهید چه موضعی داشته باشند. اگر به شهادت یک بعدی نگاه کنیم پس باید بپذیریم قاتلی که ایشان را به درجه شهادت رسانده ، باعث شادمانی عده ای به خاطر رسیدن ایشان به مرتبه والا شده و شایسته عقاب نیست!!! مغلطه این سوال، نگاه تک بعدی به واقعه عاشوراست!

سوم اینکه اگر بحث گریه بر امام حسین علیه السلام بحثی جدید و ساخته اجتماع و مردم این زمان بود شاید جای این سوال وجود داشت اما بالعکس اشک بر سید الشهدا علیه السلام یک بحث ریشه دار است و از سنت های مشهور ائمه اطهار(علیهم السلام) . ائمه اطهار علیهم السلام - که در مقام حق الیقین بودند و هیچ غیبی از آنان پوشیده نبود_ علاوه بر توصیه به گریه بر ابا عبدالله ،خود نیز بر این واقعه می گریستند و مجالس سوگواری برپا داشته و به دیگران نیز توصیه می کردند . و شواهد و مستندات در این زمینه بس فراوان؛ از جمله در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام می فرمایند: «من هر صبح و شب بر جدم حسین علیه السلام اشک میریزم و اگر اشکم تمام شود خون گریه می کنم ». آیا آنان از حکمت ها وباطن ماجرای کربلا بی اطلاع بودند؟ به نظر می رسد گریه برابا عبدالله علیه السلام، حکمت های دیگری نیز دارد ، که امامان این گونه آن را به پیروان خود آموزش می دادند .بنابراین جا دارد اینگونه از خود سوال کنیم وقتی معصوم علیه السلام و عظیم ترین و کاملترین شخصیت عالم برای چنین مصیبتی گریه می کنند چرا ما این چنین نکنیم ؟علت این تاکیدات چیست؟ این گریه و اشک چه نوع اشکی است؟

چهارم اینکه این است که بدانیم ما چرا برای امام حسین(علیه اسلام) گریه می‌کنیم و پرچم عزای او را بالا می‌بریم؟ شاید همه بگویند به خاطر قداست امام(علیه السلام) است؛ این بخشی از فلسفه عزاداری است و لازم است و جای بحث ندارد ولی فلسفه مهم دیگر این است که باید این کربلا بماند. اگر ما از این کربلا بهره هدف، فرهنگ و بصیرت نداشته باشیم، فقط گریه‌کن خوبی بوده‌ایم، فقط ثواب برده‌ایم. ولی وقتی از فرهنگ برآمده از کربلا، از بصیرت اباعبدالله(علیه السلام) و از فلسفه عاشورا بهره می‌بریم راه را پیدا و درست عمل می‌کنیم. ( پاسخ سوالات قسمت قبل توجه به همین نکته است.)

پنجم اینکه به این فکرکنیم چه کسی از این گریه سود می برد؟ امام حسین علیه السلام؟ ما وقتی آب میخوریم برای نیاز خود ماست ….به حال چشمه فرقی نمی کند! هرچند او با سیراب کردن ، مطابق اصل ماهیت خود رفتار می کند و به ماهیت او کم و افزونی ، از طرف تشنگی و سیراب کردن ما نیست . امام حسین علیه السلام به اشک های ما نیازی ندارند بلکه این ما هستیم که با ریختن اشک میتوانیم با این محبت به اولیای خدا ، خود را در معرض محبت خدا قرار دهیم . گریه برای امام حسین لیه السلام نجات دهنده است .

ششم اینکه عزاداری امام حسین برکات و آثار متعددی از آمرزش گناهان تا بقای اسلام دارد . محروم کردن شیعیان از این برکات، انگیزه شبهه افکنان از انتشار چنین سوالات و سست کردن باورهای عاشقان حسینی است!

  سه شنبه 27 مهر 1395 21:06, توسط خبیر   , 0 کلمات  
موضوعات: گالری تصاویر, جلوه ها, شعبانیه, محرم

  سه شنبه 27 مهر 1395 21:01, توسط خبیر   , 875 کلمات  
موضوعات: مناسبتهای ماه قمری, روز شمار, گالری تصاویر, جلوه ها, محرم, امام حسین (ع)

آن گونه که از متون اسلامی استفاده می شود نام حسین (علیه السلام) با گریه و ناله آمیخته است و قبل از شهادتش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) و مادرش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر او گریسته اند. طبق رویات فراوانی، چون حضرت حسین (علیه السلام) تولد یافت جبرئیل به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد و خبر شهادت آن نوزاد را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و پدر و مادرش داد و آنان از همان ایام برای حسین (علیه السلام) گریستند. طبق روایتی که از عایشه نقل شده است حسین (علیه السلام) کودک خردسال بود که وارد خدمت پیامبر گردید همان موقع جبرئیل به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ابلاغ کرد: زمانی نمی گذرد که این کودک را افرادی از امت تو در سرزمین «طف» از خاک عراق به قتل می رسانند «فبکی رسول الله (صلی الله علیه و آله)» اما جبرئیل افزود: «لا تبک، فسوف ینقم الله منهم، بقائمکم اهل البیت (1) «گریه نکن در آینده خداوند به وسیله قائم اهل بیت از آنها انتقام می گیرد».

«ابن عباس» می گوید به هنگام رفتن به «صفین» من همراه امیر مؤمنان علی (علیه السلام) بودم چون در کنار شط فرات به «نینوا» وارد شد، امام (علیه السلام) با صدای بلند گریست و فرمود: ای پسر عباس این محل را می شناسی؟ گفتم: نمی شناسم ای امیرمؤمنان. فرمود اگر اینجا را مثل من می شناختی هرگز از اینجا رد نمی شدی مگر این که مثل من گریه سر می دادی ابن عباس گفت: «فبکی طویلا حتی اخضلّت لحیته و سألت الدموع علی صدره وبکینا معا»: «آن حضرت گریه مفصلی کرد به طوری که اشک از روی محاسن او جاری شد ما هم همصدا با علی (علیه السلام) گریه سردادیم». بعد امام ادامه داد: وای، من با آل ابوسفیان چه کرده ام، سپس افزود: در این سرزمین که (کرب و بلا نامیده می شود) هفده نفر از فرزندان من و فاطمه به شهادت می رسند و مدفون می گردند(2).

طبق روایت امام صادق (علیه السلام) روزی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد شد و آن حضرت را گریان دید ازعلت گریه اش پرسید؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: جبرئیل به من خبر داد که حسین (علیه السلام) را گروهی از امت من به قتل می رسانند! فاطمه (علیه السلام) نیز از شنیدن این خبر به شدت گریست ولی وقتی ازمقام بلند فرزندش به خاطر شهادت آگاه گردید آرامش و تسکین یافت (3)

داستان گریه و عزاداری پس از شهادت آن حضرت از سوی امامان (علیه السلام) داستانی مفصلی است که به ذکر چند مورد اکتفا می کنیم:

امام سجاد (علیه السلام) که خود در کربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش بود پس از واقعه عاشورا تا زمانی که در قید حیات بود این واقعه سوزناک را فراموش نکرد و همیشه گریه و سوگواری نمود او هر وقت می خواست آب بنوشد تا چشمش به آب می افتاد اشک از چشمانش سرازیر می شد وقتی علت این کار را می پرسیدند می فرمود چگونه گریه نکنم درحالی که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان آزاد گذاشتند ولی آن را به روی پدرم بستند و او را با لب تشنه کشتند. می فرماید هر وقت کشته شدن فرزندان فاطمه (علیه السلام) رابه یاد می آورم گریه گلویم را می گیرد. وقتی هم افرادی وی را دلداری می دادند، می فرمود: «کیف لا أبکی؟ و قد منع أبی من الماء الذی کان مطلقا للسباع والوحوش» (4)

امام سجاد (علیه السلام) درعزای پدر مظلوم خویش به حدی گریست که اورا یکی از بکّائون پنج گانه تاریخ لقب دادند (5) وقتی راز آن همه گریه را از آن حضرت می پرسیدند، مصائب جانگداز کربلا را بازگو می کرد ومی فرمود: مرا ملامت نکنید، یعقوب، پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد آنقدر گریست تا از غصه چشمهایش سفید شد در حالی که یقین به مرگ فرزندش نداشت.

از فراق روی یک یوسف اگر یعقوب سوخت

هجر هفتاد و دو یوسف کرده خونین دل مرا

در حالی که من به چشم خود دیدم که در یک نیمروز چهارده نفر از اهل بیت مرا سر بریدند انتظار دارید داغ آنها از دلم بیرون برود؟!(6)

او نه تنها در ماتم پدر بزرگوارش اشک می ریخت بلکه مومنان را نیز ترغیب به گریستن در عزای آن مظلوم می کرد: «ایما مومن دمعت عیناه لقتل الحسین حتی تسیل علی خده بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقابا»7.

«هر مؤمنی که بر شهادت حسین (علیه السلام) آن قدر بگرید که اشک بر گونه اش جاری شود خداوند برای او غرفه هائی در بهشت آماده می سازد که تا ابد در آن اقامت خواهد کرد.»

امام باقر (علیه السلام) برای امام حسین (علیه السلام) اشک می ریخت و به هرکس هم در خانه او بود دستور می داد گریه کند. و در منزل آن حضرت مجلس عزا و سوگواری برای امام حسین (علیه السلام) تشکیل می گردید و حاضران مصیبت آن حضرت را به هم تسلیت

می گفتند8

پی نوشت ها:
1بحار الانوار: ج 36 ص .349

2 بحار الانوار: ج 44 ص 253 .252

3کامل الزیارات، ص .57

4مناقب: ج3، ص 303 بحار الانوار: ج 46، ص 109

5 دیگران عبارتند از: آدم، حضرت نوح، یعقوب و حضرت فاطمه زهرا الخصال: ص 83

6 امالی صدوق، مجلسی، 29، ص .121
7 ثواب الأعمال: ص .83

8وسائل الشیعة: ج 10، ص .398


1 ... 4 5 6 7 8 9 ...10 ... 12 ...14 15

ای خدایی که از احوال ما در هر زمان وهر مکان آگاهی الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا. خدایا :مرا یک چشم بهم زدن به خودم وا مگذار یا خبیر یا علیم

موضوعات

جستجو

تدبر

آیه قرآن